این تبلیغات از در و دیوار سایتهای داخلی و حتی خبرگزاریهای داخلی تا کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی بهصورت آوار بر سر کاربران فرو میریزد: «در خواب پول درآورید»، «با خرید این پکیج میلیونر شو»، «به آرزوهای خود برسید» وغیره.
از طرف دیگر با فراگیری بورس در نزد عموم مردم، اکانتهایی ایجاد شده است که بدون تجربه کافی، اقدام به مشاوره یا اصطلاحا فروش سیگنال با قیمتهای عجیب میکنند.
در کنار چنین شیوههایی، مشاغل جدیدی با گسترش فضای مجازی چون ادمینها، سینکنندهها، کامنتگذاران و فورواردکنندگان نیز ایجاد شده است و در ماههای اخیر گروههایی در تلگرام با وعده «ادد کن و پولبگیر» ایجاد شد که پلیس فتا در هشداری، این کار را کلاهبرداری خواند و تمامی فیشهای واریزی که در این گروهها به اشتراک گذاشته میشود را جعلی و فتوشاپی خواند.
البته با بالا رفتن نرخ ارز و پایین آمدن ارزش پول کشور بسیاری از افراد برای حفظ داراییهای خود به شیوههای غیرمعمول روی آورده و امیدوارند که بتوانند شکافی در وضعیت موجود ایجاد کنند. در این مسیر آموزش و پولدار شدن در تلگرام، اینستاگرام و اینترنت و روانشناسی موفقیت، بسیاری از افراد را دچار توهم تغییر کرده است. آنچه کاربران را اغوا میکند عکس و فیلمهای دروغین و ساختگی است که میبینند و موجب بالا رفتن عطش یکشبه پولدار شدن آنها میشود.
به عبارت دیگر این مساله به کاربران القا میشود که وضعیت موجود قابل تغییر نیست پس شما باید تغییر کنید. باید برای رسیدن به زندگی لاکچری ابتدا دیده شوید، فرقی هم نمیکند چگونه فقط باید دیده شوید، امکانات آن هم فراهم است؛ یک گوشی، اینترنت، فضای مجازی و شروع کار.
در سوی دیگر بهواسطه شیوع کرونا، کافی است به دنبال افرادی باشید که در خصوص امید و انگیزش مالی پخش زنده و وبینار میگذارند. اساتید به ما وعده بالارفتن از دیوار وضعیت را میدهند. این یعنی ابتدا وضعیت را بپذیر، و به جای تغییر وضعیت آنقدر خودت را تغییر بده تا بتوانی از سلسله مراتب وضعیت بالا بروی. تمام این موضوعات، کاربران ایرانی را در بهترین حالت مسخ وضعیت میسازد. بنا نیست ما برای تغییر وضعیت هزینه دهیم، ما تنها باید از وضعیت بالا برویم، بالا و بالاتر!
همانطور که مشخص است این مساله یک پیام دارد؛ یعنی شما مسوول تغییر وضعیت نیستید و باید تنها راههای صعود از وضعیت را پیدا کنید. یعنی وضعیت هر چقدر که تبعیضآمیز یا نابرابر باشد مهم نیست، مهم آن است که بتوانید در سلسله مراتب آن بالا روید. در واقعیت اما همه ما مبتلابه وضعیت هستیم. روانشناسی موفقیت و مالی اساسا علیه تغییر وضعیت است. آنها میگویند با تغییر تک تک آدمها، جامعه بهتر میشود اما این درست نیست.
انسانها تنها در کنش جمعی برای تغییر جامعه تغییر میکنند. ما تنها در جنبشهای اجتماعی به آدم دیگری بدل میشویم. به نظر میرسد اساتید موفقیت، کاهنان جدید هستند؛ همان قدر که کاهنان در قدیم تلاش میکردند که نظم پادشاهی را حفظ کنند، ایشان نیز در پی تثبیت وضعیت هستند.
در کتابهای انگیزشی و موفقیت، جامعه، حکومت، فرهنگ و از همه مهمتر نابرابریهایی که اطراف آن فرد وجود دارد را نادیده میگیرند و صرفا قصد دارند یک سری جملات کلیشهای را به او القا کنند تا شخص در نهایت بتواند با این محرک، حرکت کند. این کتابها مانند مورفین هستند، احساس لذت و خوشی کاذب و موقتی ایجاد میکنند اما درمان نمیکنند یک سری جملات خاص و آرامشبخش را به صورت مکرر به طرف القا میکنند تا به شکل موقت حال خوبی پیدا کند، غافل از اینکه با خریدن و خواندن کتاب «در یک ماه چگونه پولدار شویم» شما پولدار نمیشوید و فقط نویسنده را پولدار میکنید.
مخلص کلام اینکه تمام تبلیغات در مورد راههای درآمد میلیاردی از مجازی و خواندن کتاب موفقیت، در آخر باعث پسرفت شما میشود چون بعد از مدتی به دروغ بودن آنها پی خواهید برد. یک دنیای خیالی دست نیافتنی که شما در مرکز آن هستید و در سوی دیگر فرد یا افرادی که برای فروش محصول خود دست به هرکاری میزنند، کلیپ و عکسهای دروغین با خانهها و ماشینهای اجارهای برای یک ساعت نمیتواند دلیلی باشد که با راهاندازی یک سایت یا قمارخانه آنلاین یکشبه یا یکماهه پولدار شوید.
اما سوالی که پیش میآید این است؛ عطش دیده شدن و معمولی نبودن از کجا میآید؟ آیا اصولا چنین درآمدهایی وجود دارد؟ هرچند که به واسطه فضای مجازی، شغلهایی وجود دارد اما واقعیت این است که فضای مجازی نیز مانند فضای حقیقی برای رسیدن به درآمد نیازمند پارامترهای زیادی است بنابراین با برنامه ریزی اصولی و تلاش است که میتوانید پولدار شوید.(منبع:عصرارتباط)