هنوز هم علیرغم توسعه فراوانی که نخست، زیرفناوری ارتباطات در کشور پیدا کرده و پس از آن و بعد از استقرار تقریبی تامین ارتباطات کشور، توسعه فناوری اطلاعات سرعت بیشتری یافت، در میان تجار قدیمیتر، فعالان صنعت فاوا، حداکثر جوانان پرشوری دیده میشوند که در تلاش برای معرفی خود در بازار کشور، سراغ تجار بزرگ اتاق میآمدند و هی در دست و پایشان میچرخیدند و مورد عنایت پدرانه قرار میگرفتند.
این شرح گذشته، در واقع دلگفتهی کسی است که نزدیک به چهارده سال به عنوان یک فعال جدی صنعت فاوا و به صورت مستمر در اتاق حاضر و تصویری که در سطور بالا ارایه میکند، نیم نگاهی به خاطرات جوانیاش بوده و برایش بسیار لذتبخش است که امروز همهچیز را لااقل در مذاکرات و مباحثات تغییر یافته میبیند.
چندین پارامتر مهم این نگاه را تغییر داده و صنعتی/بازرگانی بودن واقعی فاوا را در میان تجار اتاق جدیتر کرد. در گذشته نه چندان دور، مجموعه فعالان مرتبط با تجارت جهانی (صادرکنندگان و واردکنندگان متنوع در زیرمجموعه اتاق) شدیدا مواجه شدند با طرفهای تجاری بینالمللی که مبتنی بر ابزارهای سنتی پاسخشان را دیگر نمیدادند و یا به سختی پاسخگو میشدند. دیگر ارتباطات تجاری از ارسال نامه و فکس تبدیل به ایمیل و آدرس الکترونیکی شده و کمکم، طرفهای تجاری به طرفهای مقابلشان در کشور رساندند که استفاده از آدرسهای ایمیل عمومی، عملکرد شایستهی تجاری نبوده و آن شد که تولید و توسعه سایتهای مخصوص تجار Presentation Layer جدی شده و پر اهمیت شد. از دیگر سوی و در اتمسفر داخل کشور، تحولات جدی فناوری ارتباطات و حضور و گسترش و تنوع لایههای دسترسی Access Level های متنوع مانند توسعه شبکه ADSL در کشور و حضور تلفنهای همراه هوشمند و گذر به 3G، همراه با ورود نسل جدید تجار در کنار پدرانشان (که امری متداول در اقتصاد سنتی کشور بود) بیش از پیش اهمیت حوزه فاوا را جدی کرد. این دیگر زمانی بود که توسعهی تشکلهای تخصصی در حوزه در درون اتاق، به سرعت رو به افزایش گذاشته و در نهایت کمیسیون تخصصی با نام و نشان مشخصی وامدار صنعت فاوا، به شاکلهی عملیاتی اتاق اضافه شد. در این زمان، توجه و تقرب بخش خصولتی کشور به صنعت فناوری اطلاعات که البته شاید بیشتر بار سیاسی ـ امنیتی در آن دخیل بود، تجار گوش به زنگ اقتصاد را که همیشه رصدگر بازارهای پولی جدید هستند، کمی تا اندکی قلقلک داد که از قافله این منبع اقتصادی دور نمانند. نمونههای مشخصی را در خاطره تاریخی خود میتوانم یاد بیاورم که تجار قدیمی، مشکل جدی با فرزندان پا به رشد گذاشتهشان پیدا کرده بودند و به اصرار ایشان، دیگر سراغ فناوران حوزه فاوا، برای خرید مایحتاج عملیاتی خود نمیآمدند و آمده بودند که در این حوزه نه به عنوان یک خریدار و مصرفکننده که به عنوان یک سرمایهگذار ورود کنند. باعث افتخار آنانی باشد که این تجار را رهنمون به صنعت فاوا کرده و نتیجه آن شد که توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات دیگر نه به سرمایههای اندک مهندسان و نه به توجه ویژهی دولت و خصولتیها شتاب بیشتری گرفت و با ملاحظه شرکتهای بزرگ حال حاضر صنعت فاوا، به سهولت میتوان ردپای جدی سرمایهگذاری تجار قدیم را مشاهده کرد. بازهم به عنوان فردی که تجربیات مشخصی در این باب داشتهام و بیاغراق با ارزشترین اقدامات خود در طول سیسال فعالیت در صنعت فاوا برای خود را انتقال سرمایه از بازارهای پولی دیگر به زیربنای توسعه اقتصادی صنعت فاوا دانسته و میدانم، به یاد میآورم که چالشهای جدی با تجار سابق، که نوع مراوداتشان روز به روز بود و تحمل برای درآمد و انتظار برای وقوع حادثه برایشان سخت بود، چقدر دشوار گذشت. گذر فکری این تجار با تجریه، از تجارتهای مبتنی بر درآمد روزمره به تجارتهایی با نگاه درآمدزائی از محل افزایش ارزش سرمایه و تنفس مابین سرمایهگذاری و درآمد، فرآیندی بس طاقتفرسا بود که البته شیرینی نتایج آن، هم آبرومندی برای صنعت فناوری ارتباطات بوجود آورد و هم عزت اندکی برای مجریان آن و از آن مهمتر، مسیری را پدید آورد که امروز دیگر در اتاق همه درگوش همان جوانانی که دست و پاگیر فرضشان میکردند، از آمادگی برای سرمایهگذاری در پروژههایشان سخن میگویند. چه خاطرات لذتبخشی و چه وضعیت حال حاضر افتخارآفرینی.
البته وقوع همهگیری کرونا و افزایش بیش از پیش گذر از تجارت سنتی به تجارت مدرن و همچنین اجبارجهانی به متصل شدن به اقتصاد دیجیتالی برای حضور حتی اندک در سطح بینالمللی، واقعهی شد که گرچه اولی آن همراه با تلخی از دست دادن عزیزان همراه شد اما به تشابه هر اقدام سخت دیگری، نتایج بسیار خوبی را امروز ایجاد کرده است.
دیگر امروز، من و همکاران من در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، ترس از اینکه در یک انتخابات به بزرگی انتخاباتهای کشوری اتاق، اعلام کنیم که آماده حضور در لیستهای انتخاباتی بزرگان اتاق هستیم، نداریم. که بالاتر از آن، هم، معماران لیستها، دنبال کاندیداهائی با این دسته توانائی میشدند و حتی دیگر به لطف الهی به جایی رسیده است، که کاندیداهای این صنعت، دیگر تصمیم به حضور در کدام آرایش و دسته و لیست را خود میگیرند. علاوه بر آن تصمیمگیرانی که به برنامه و اصول برنامه اعتقاد دارند و در هر اقدام جمعی به ارایه برنامه قبل از عمل پایبند هستند، گوشهای از برنامه خود را برای صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات و خصوصا اقتصاد دیجیتال کنار گذاشته و خواستار ارایه برنامه آن میشوند.
این گذر سخت اما شیرین تاریخی که به اختصار تلاش شد که در این نوشتار تقدیم شود، بیشتر در رسیدن به دو پیشنهاد مشخص و مهم که میبایست از سوی صنعت فاوا در ارتباط با اتاق صورت پذیرد و به نحوی وظیفهی منتخبین بعدی حوزه در اتاق است، تقدیم شد:
۱- فضای اتاق بازرگانی و سرمایه نهفته در آن و بازار متشکل حاضر در کنارهم، گسترش مفهوم اقتصاد دیجیتالی و احساس خطر تجار باهوش از عدم حضور و یا حضور دیرهنگام در این عرصه و در نهایت بازار بزرگ جهانی و کشوری اینترنت اشیاء که احساس آن به تمام گسترهی اتاق منتقل شده است، فرصت بسیار مناسبی است که نباید از سوی مدیران صنعت فاوا و تمامی دستاندرکاران ریز و درشت حاضر در این صنعت مغفول مانده و در میان اقتصاد سخت سالهای آتی کشور، از این فرصت با ارزش به سادگی عبور کنند. چارچوبه اقتصادهای سنتگرا در کشور، هم به علت تغییرات اساسی جهان پس از انقلاب چهارم صنعتی و هم به علت جذابیت اثباتشدهی صنعت فاوا، آمادگی حضور هرچه بیشتر این صنعت را داشته و سرمایهگذاری در آن دیگر از مجموعه سرمایهگذاریهای بسیار ریسکپذیر در میان تجار مشغول به حوزههای دیگر اقتصادی، خارج شده است.
2- این فرصت، با تمامی چالشهای ناخواسته پیشرو مانند فیلترینگهای گاه به گاه بستر ارتباطی کشور و خصوصا آخرین مورد آن که هنوز دست و پای صنعت را بسته و چالش جدی پدید آورده است، در صورت عدم تعامل سازنده حتی به قیمت آموزش تصمیمگیران حاکمیتی میسر نمیشود. صنعتگران حوزه فاوا، نخست خود باید به این باور برسند که در اقتصادی سیاسی ارتزاق نمیکنند تا پس از آن با صبر و حوصله، تعاملگرا و با ممارست در گفتمان دو طرفه، موانع را از طریق سازمانهای مردم نهاد مربوطه حل و فصل کنند. مدیران این سازمانها باید از منتخبین واقعی صنعت که درد بدنه را میدانند، انتخاب شده و سعی در رفع موانع کسب و کار حوزه کرده و از رفتارها و واکنشهای سیاستزده کاملا اجتناب کنند که یک درس اقتصادی مهم میگوید : بزرگترین دشمن اقتصاد، جنگ است و پرچگالیترین سرمایه توسعه اقتصادی، صلح و آرامش. لذا باید باور کرد که این فرصت مغتنم و تمامی دیگر فرصتهای مغتنم کشوری و جهانی برای توسعه زیستبوم اقتصاد فاوا، در صورت تقابل بیحاصل، به سرعت به تهدیدی تبدیل میگردد که نتیجهای غیر از بینتیجگی نخواهد داشت.
این کار فقط خودباوری و انتخاب صحیح و آیندهنگرانه منتخبین حوزه از سوی اعضاء محترم صنعت فاوا در اتاق را میطلبد که هوشمندی آن قاعدتا در میان همهمان هست وگرنه شاید تا همین اندازه ژرف هم، موفقیتها در حضور انواع و اقسام مشکلات، میسر نمیشد.
* مدیرعامل هلدینگ سیمرغ سامانه