بیداد گسل دیجیتالی در ایران
بیداد گسل دیجیتالی در ایران

آی‌سی‌تی نیوز – عباس پورخصالیان – چند روز پیش، یکی از دوستان سالمندم که اکنون در ایام بازنشستگی به عنوان مهندس ناظر ساختمان و عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان فعالیت می کند خواست به او کمک کنم. با استفاده از لپ تاپ و اتصالی که به اینترنت دارم او را به پُرتال آموزش نظام مهندسی […]

آی‌سی‌تی نیوز – عباس پورخصالیان – چند روز پیش، یکی از دوستان سالمندم که اکنون در ایام بازنشستگی به عنوان مهندس ناظر ساختمان و عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان فعالیت می کند خواست به او کمک کنم. با استفاده از لپ تاپ و اتصالی که به اینترنت دارم

او را به پُرتال آموزش نظام مهندسی ساختمان متصل و برایش دانشگاه، استاد، یک روز مناسب برای شرکت در کلاس های آزمون تجدید پروانه فعالیت مهندسی نظارت ساخت و ساز را انتخاب و اسناد الکترونیکی نام نویسی را پُر کنم و هزینه شرکت در آزمون از دور را با استفاده از کارت بانکی اش بپردازم. با کمال میل فرایند نام نویسی اش را انجام دادم اما متوجه شدم که این قصه سر دراز دارد … و به همین دلیل است که او بجای رفتن به یکی از کافی نت ها یا دفاتر پیشخوان، به سراغ من آمده است. بله، در روز برگذاری آزمون هم باید او را به کلاس مذکور متصل کنم و او در آن روز موعود باید به کمک من، هشت ساعت تمام از راه دور در کلاس های مربوط شرکت کند.
چند روز دیگر، روز آزمون تمدید پروانه فعالیت او فرا می رسد. تنها موضوعی که این روزها ذهنم را به خود مشغول کرده، هشت ساعت پذیرایی و راهنمایی همزمان نیست بلکه تصور ستمی است که بر سالمندانی چون او می رود و من بیداد گسل دیجیتالی اش می خوانم! سازمان نظام مهندسی ساختمان و سازمان نظام کاردانی ساختمان مثل صدها سازمان دولتی و غیر دولتی دیگر در میان میلیون ها مخاطب خود، هزاران سالمند را فراموش می کنند. آنها یاد گرفته اند ده ها و صدها خدمت برخط خود را مکانیزه ارائه دهند و هزاران سالمند مانند نمونۀ مذکور را قال بگذارند. بلا نسبت: چشم بعضی ها کور و دنده شان نرم، می بایست خود را با شرایط شهروندی برخط بموقع وفق می دادند. ندادند؟ قطار مکانیزاسیون اداری متوقف نمی شود!
یادم آمد: سال ۲۰۰۵ در جمع همکاران وزارت ارتباطات در نمایشگاه مخابرات در پوسان کرۀ جنوبی شرکت کرده بودیم و در ساعات پایانی نمایشگاه دیدیم که شرکت برگذارکنندۀ نمایشگاه غرفه ها با عجله دمونتاژ و به بیرون حمل کردن غرفه ها شروع کرده. علت عجله شان را پرسیدم، پاسخ دادند که از فردا بناست کلاس درس آموزش دلتای پنج میلیون کارگر شاغل در کشور در سراسر کره جنوبی در فضاهایی شبیه به تالار نمایشگاه به مدت شش روز برگذار شوند. پرسیدم آموزش دلتای (تکمیلی) چه موضوعی؟ گفتند: «IPv6 Addressing Format» و اضافه کردند که مهندسان و دانشجویان و دانش آموزان کره ای قبلاً چنین دوره هایی را گذرانده اند و حالا نوبت بازآموزی کارگران رسیده است!
این است نمونه ای از اجرای برنامه های USO . در مقابل کره، اول و آخر برنامه های USO ما خلاصه می شود در توسعۀ دسترسی روستایی! آموزش بهره برداری؟ – پیش کش!

تعریف گسل دیجیتالی
گسل دیجیتالی، تفاوت میان دو فرد یا دو سازمان است از لحاظ داشتن و نداشتن دسترسی برخط به فضای سایری!
گسل دیجیتالی، عام ترین پدیدۀ اجتماعی-اقتصادی جامعۀ اطلاعاتِ کشور و بیدادی روزافزون است! بیدادی پنهان و ظلمی گسترده که از ناحیۀ سیاست (!) و فرافن (!) به میلیون ها شهروند که مهارت های سواد رایانه ای لازم را بموقع و به قدر کافی کسب نکرده اند یا توانایی جسمانی و استطاعت مالی کافی برای اتصال برخط پهن باند به فضای سایبری را نداشته و ندارند، وارد می شود. آنهم:
یا دادران و دادرسی برای احقاق حقوق آسیب دیدگان پیش بینی شده باشد.
با اجرای پروژه های دولتیِ برقراریِ عدالت ارتباطی از طریق برنامه های سالانۀ تعهدِ خدماتِ عام (USO) می شد رشد گسل دیجیتالی در سطح ملی را تا حدودی کنترل کرد؛ اگر همیافت USO، ناقص و محدود درک نمی شد و در هر صورت درست اجرا می شد.
در اواخر دهۀ نخست سدۀ حاضر، با رونق بازار گوشی های موبایل در سراسر جهان، امید واهی به رفع خودبخودی گسل دیجیتالی، مدیران و سیاستمداران را گول زد: اشاعۀ ناگهانی گوشی های موبایل باعث شد تا منحنیِ تا آنزمان رشدیابندۀ گسل دیجیتالی، کاهنده و اُفت یابنده ارزیابی شود، زیرا میلیون ها شهروندی که تا پیش از آن، استطاعت یا جرأت “شبکه وندی” و تبدیل شدن به “شهروند برخط” را نداشتند، یک شبه گوشی-به-دست و “متصل” شدند. سپس در بسیاری از کشورها، انبوهی از خدمات دولتی و غیردولتی، در دولت همراه ارائۀ شد؛ و اکنون هر کمسواد و بیسواد و باسوادی مجبور است به طور طبیعی یا اجباری، اندک اندک، شیوۀ کارکردن با گوشی موبایل را پیش خود یا به یاری اطرافیان بفهمی- نفهمی یاد بگیرد. این خودآموزی اما، گسل دیجیتالی را نه متوقف می کند و نه کاهش می دهد! بلکه به دلیل وجود انواع محدودیت های کار با گوشی همراه، گسل دیجیتالی جلوه هایی جدید و ابعادی بدیع پیدا می کند: – همیشه انواع و اقسام برنامه های کاربردی و سامانه های خدمات اینترنتی معرفی می شوند و اجبار به استفاده از آنها در عین ناتوانی میلیون ها شهروند در برقراری ارتباط با پورتال های خدمات الکترونیکی، کاربران بسیاری را در مقاطعی معین مجبور می کند جلوی پیشخوان های خدمات دولت، دفاتر الکترونیکی و کافی نت ها صف بکشند و هزینه های گزاف آن را (!) بپردازند، از آنجمله (خدای نکرده) سلامت.
به دلایل متعددی، از آنجمله: بیشتر و پیجیده تر شدن امکانات سخت افزاری و نرم افزاریِ گوشی های هوشمند و ناآگاهی اغلب کاریران از شیوۀ کار با آنها؛ و گسترش فزایندۀ فقر عمومی و گران شدن قیمت خرید پایانه های رایانه ای، تهدید گسل دیجیتالی رو به افزایش است.

تهدید گسل دیجیتالی
اصطلاح گسل دیجیتالی (به انگلیسی: Digital Divide) که همچنین شکاف دیجیتالی (به انگلیسی: Digital Gap) نامیده می شود، به معنی میزان تفاوت‌ اشخاص حقیقی و حقوقی در دسترسی به دستاوردهای صنعت اطلاعات و بهره مندی از منابع فناوری اطلاعات و ارتباطات، به‌ویژه استفادۀ مؤثر از گوشی تلفن همراه و اینترنت است. گسل دیجیتالی شاخصی است برای اندازه گیری فاصله بین اقتصادهای ملی در دو یا چند کشور یا بین دو یا چند گروه مختلف جمعیتی ویا میان اقشار و طبقات انسان ها. این شاخص در اواسط دهه ۱۹۹۰ همگام با جهانی شدن اینترنت و رواج انواع و اقسام پایانه های رایانه ای در نوشتار و گفتارهای مربوط به موانع توسعۀ راهبردی جامعۀ اطلاعات ظاهر و از سوی اتحادیۀ بین المللی مخابرات تعریف شد و (فراموش نکنیم که) از آن به بعد، تا دنیا، دنیای دیجیتالی است، گسل دیجیتالی پدیده ای همواره نامطلوب باقی خواهد ماند! زیرا اگرچه به صورت موردی ممکن است اینجا و آنجا علیه شکلی از اشکال اش مبارزه و حتی با موفقیت دفع شود، اما همیشه به شکلی دیگر در زمانی دیگر در جامعۀ اطلاعات بازآفرینی و پدیدار می شود.

لذا مدیران هوشمند و مسؤولان دلسوز باید بکوشند همواره برنامه هایی تاکتیکی و استراتژیکی، آماده داشته باشند تا به موقع علیه اشکال برآینده اش اقدام کنند، از فاصله و عمق این پدیدۀ اجتماعی مزاحم و بموقع از سرعت گسترش آن بکاهند.
اصطلاح گسل دیجیتالی همچنین بیان کنندۀ این تِز است که بخت و اقبال مردم برای دسترسی به اینترنت و سایر فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات دیجیتالی به طور نابرابر توزیع شده و این توزیع نابرابر به شدت به عوامل اجتماعی و سیاسی وابسته است و به شکاف‌های دانشی که در نتیجۀ استفاده های مختلف یا عدم استفاده از اینترنت به وجود می‌آیند. نمونه ای از یک استفادۀ مختلف از شبکۀ ارتباطات سیار، آنجا مشاهده می شود که عده ای به لحاظی ترجیح می دهد از گوشی های همراه قدیمی غیر هوشمند استفاده کنند و در نتیجه، به برنامه های کاربردی نو و به رسانه‌های اجتماعی جدید دسترسی نداشته باشند و بالعکس. نمونه ای دیگر از استفادۀ مختلف از فضای سایبری هنگامی مشاهده می شود که دسترسی به “انواع اینترنت” به صورت تبعیض آمیز توزیع شده باشد: عده ای از دسترسی به اینترنت آزاد محروم هستند و عده ای ازمابهتران از آن برخوردار. عده ای با درهای خروجی نیمه باز و مسیرهای شلوغ و سایت های مسدودشده مواجه می شوند و مجبورند یا از رسیدن به مقصد خود دست بردارند یا با قانون شکنی از فیلترشکن استفاده کنند. این تفاوت ها به نوبه خود اثرات اجتماعی نامطلوبی دارند.

مثلاً: جماعات و کسانی که به فناوری های نوین ارتباطی دسترسی ندارند یا دسترسی محدودتری دارند، از بخت و اقبال کمتری برای توسعه فرهنگی و دانشی خود و توسعۀ اجتماعی و اقتصادی جامعۀ متبوع خود برخوردار می شوند.
کشور کره، تهدید گسل دیجیتالی را به فرصت دیجتالی تبدیل کرده یعنی از بهرۀ دیجیتالی یا Digital Dividend، فیضی «همه-سر-بُرد» می رساند و می بَرَد. (منبع:عصرارتباط)