نقش منفی دولت‌ها در ارتباطات
نقش منفی دولت‌ها در ارتباطات

آی‌سی‌تی نیوز – علی شمیرانی – حوزه ارتباطات به ویژه از نوع سیار، از جمله موارد استثنایی بود که با وجود ناکامی‌های گسترده اقتصادی در کشور، همچنان سرعت پیشرفت خود را حفظ و تسریع کرده است. دلایل این امر، به گسترش سریع کاربری‌های صنعت فاوا در دیگر صنایع و وقوع ویروس جهان‌فرسای کرونا باز می‌گردد. اما […]

آی‌سی‌تی نیوز – علی شمیرانی – حوزه ارتباطات به ویژه از نوع سیار، از جمله موارد استثنایی بود که با وجود ناکامی‌های گسترده اقتصادی در کشور، همچنان سرعت پیشرفت خود را حفظ و تسریع کرده است.

دلایل این امر، به گسترش سریع کاربری‌های صنعت فاوا در دیگر صنایع و وقوع ویروس جهان‌فرسای کرونا باز می‌گردد.
اما پرسش مهم اینجاست که چطور می‌توان سقوط سایر صنایع در کشور در سال‌های قبل را با تداوم پیشرفت و افزایش ۸۰درصدی سرمایه‌گذاری اپراتورهای اینترنت و ارتباطات کشور جمع بست؟ به عبارت دیگر آیا دولت یا مشخصا وزارت ارتباطات نقشی در این پیشرفت‌ها داشته‌ است؟ آیا حوزه ارتباطات، تافته جدابافته از عملکرد دولت قبل بود و پیشرفت‌های مذکور را باید به حساب آنها گذاشت؟
به اعتقاد نگارنده اما پیشرفت اپراتورهای سیار کشور را به دلایلی که در پی می‌آید نمی‌توان به حساب دولت و وزارت ارتباطات گذاشت و آن را جزو عملکرد ایشان دانست. در عوض اما قطعا می‌توان پسرفت ارتباطات و رشد نامتوازن اپراتورهای کشور را به حساب دولت گذاشت. اما چطور؟
اگر به کشورهایی که در جنگ بوده و یا فاقد حکومت مرکزی هستند، نگاه کنید متوجه می‌شوید که حتی در این کشورها، اپراتورها به هر ترتیب که شده و البته برای کسب درآمد، اقدام به ارایه خدمات کرده و می‌کنند.
به عبارت دیگر هر جا مشتری باشد، اپراتورهای ارتباطی هم سبز می‌شوند. در کشور ما نیز شرایط رقابتی بین دو اپراتور اصلی ارتباطات سیار کشور از یکسو و رشد بی‌سابقه تقاضای خدمات ارتباطات‌محور از دیگر سو، موجب شده تا اپراتورها، بخش عظیمی از درآمدهای خود را صرف سرمایه‌گذاری کنند. لذا در واقع اپراتورها برای بقا و کسب درآمد خودشان، دست به هر اقدامی زده و می‌زنند.
لذا نقش دولت و وزارت ارتباطات در این پیشرفت‌ها چندان به حساب نمی‌آید. در مقابل اما هر جا پسرفت، بلاتکلیفی و رشد نامتوازن در حوزه ارتباطات دیده می‌شود، رد پای وزارت ارتباطات مشهود است. یک نمونه‌اش عقب‌انداختن کشور از توسعه نسل ۴ و بالاتر به واسطه ایجاد انحصار برای رایتل بود.
نمونه دیگر لج‌بازی رگولاتوری با اپراتور اول در ارایه فرکانس نسل ۴ بود که توسعه این بخش را به تاخیر انداخت.
مثال دیگرش به نحوه سیاست‌گذاری‌های تعرفه‌ای وزارت ارتباطات باز می‌گشت که در نتیجه‌ آن اینترنت ثابت در کشور ما بر خلاف تمام دنیا، با اختلاف فاحش از اینترنت سیار عقب افتاد و تقریبا متوقف شد.
لج‌بازی وزارت ارتباطات با شرکت مخابرات هم نمونه دیگری بود که آثار آن تا سال‌های آینده ادامه خواهد داشت.
اختلاف نظر با اپراتور چهارم یا اپراتور فیبرنوری هم از آن جمله محسوب می‌شود که در سال‌های قبل منجر به مرگ این اپراتور شد.
نمونه دیگر هم به اختلافات چند ساله کنسرسیوم حلماگستر با وزارت ارتباطات و رگولاتوری باز می‌گردد که در نهایت نیز حل نشد.
آری به دلایلی که ذکر شد، به اعتقاد نگارنده این مشکلات حوزه ارتباطات است که می‌توان به حساب وزارت ارتباطات گذاشت نه پیشرفت‌ها را. زیرا همانطور که ذکر شد، اپراتورها در جایی که اصلا دولتی هم نیست حضور داشته و خدمات می‌دهند و این نوع نگاه و سیاست دولت‌هاست که می‌تواند رشد آنها را متوقف کرده و یا از بین ببرد.