متخصص‌زدایی
متخصص‌زدایی
علی شمیرانی - چند روز قبل دوستی، لینک یک خبر خارجی را برایم ارسال کرد که شرکت‌های امنیتی موفق به شناسایی بدافزاری پنهان و قدیمی در نمونه خارجی یک محصول شده بودند و می‌گفت، خوشبختانه محصول تولیدی ما از این آلودگی مصون مانده است.

با حسی توامان از خوشحالی و ناراحتی به او گفتم، جامعه آنقدر سیاست‌زده و دچار چندگانگی شده که حتی می‌توان وجود نوابغ و دستاوردهای هزاران سال قبل در ایران را هم زیرسوال برد و انکار کرد، چه رسد به اکنون.
این وضعیت نامبارک، اما دلایل متعددی دارد که تبیین آن بر عهده متفکران و جامعه‌شناسان است. لیکن در شرایط حاضر و در همین حوزه فناوری کار به جایی رسیده که هر اقدامی از لحظه انتشار خبر با موجی از تخریب و تمسخر و ابهام مواجه می‌شود.
بخشی از این نگاه سیاه و سفید به مسایل، البته تماما سیاسی، تعمدی و ناشی از به خواب زدن‌ها و صف‌بندی‌های مرسوم نیست. چراکه گاه ادعای ساختن کوه از یک کاه، یا ادعایی پرسروصدا در رسیدن به دستاوردی بزرگ و کمی بعد نیافتن اثری از هیچ چیز هم باعث شده تا در نتیجه شاهد یک جبهه‌آرایی سخت باشیم که کافیست کسی حرفی بزند تا طرف دیگر فهرستی از مدعیات و طرح‌های شکست‌خورده قبلی را ردیف کند و برعکس.
نتیجه چنین روالی در یک جامعه (نامش هر چه باشد)، منجر به حذف نظرات فنی و کارشناسی از گفت‌وگوها، سکوت افراد و منابع تخصصی و جایگزینی هر چه بیشتر آنها با افراد و منابع غیرمتخصص و گاه مغرض است.
وضعیتی که این روزها به حدی رواج یافته که در گروه‌ها و کانال‌های تخصصی حوزه فاوا، آنقدر شاهد ارسال لینک اخبار، نظرات، حواشی و نقد به نقل از افراد و منابع سیاسی و ناشناخته هستیم که گویی در یک حوزه سیاسی وارد شده‌ای و اثری از وجود این همه از منابع و متخصصان حاضر در این محیط‌ها نیست.
به شکل طبیعی در یک گروه تخصصی که قاعدتا متشکل از فعالان آن بخش است، وقتی بلافاصله میان دو یا چند تن شاهد بکارگیری صفت‌ها، طعنه‌ها و الفاظ سیاسی و گاه توهین هستیم، اصولا مجالی برای مشارکت و ابراز نظرات تخصصی هم باقی نمی‌ماند و متعاقب آن افراد آگاه و ذیصلاح با ترس از مواجهه با برچسب‌ها و چوب‌ها و قمه‌های سیاسی، سکوت را ترجیح می‌دهند.
لذا در چنین شرایطی که طوفانی از فریاد و تخریب در شبکه‌های اجتماعی و فضای رسانه‌ای پخش است و چشم‌ها و گوش‌ها امکان دیدن و شنیدن صحیح ندارد، همه چیز از خوب گرفته تا بد، زیر خاکی از بی‌اعتمادی دفن می‌شود و دود آن به چشم همه می‌رود. (منبع:فناوران)